معنی از شاهان ساسانى
حل جدول
نرسى
از پادشاهان ساسانى
نرسى
نرسی
بلاش
پادشاه عادل ساسانى
انوشیروان
سردار عصر ساسانى
اندمان
کلاه شاهان
تاج
شاه شاهان
قاآن
بیماری شاهان
نقرس
از پادشاهان سلسله ساسانى
نرسى
لغت نامه دهخدا
شاه شاهان. [هَِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) شاهی که ممتاز از شاهان دیگر باشد که بارزتر و و برتر از شاهان باشد. که بر شاهان خرد سمت سروری داشته باشد. شاهانشاه. شهنشاه. شاهنشه. شاهانشه:
که با شاه شاهان فلک داد کرد
دل خان خانان بدو شاد کرد.
نظامی.
چو رخت از بر کوه برد آفتاب
سر شاه شاهان درآمد بخواب.
نظامی.
وگر باشد ای یار فرخنده خوی
بجز شاه شاهان تو دیگر مجوی.
سعدی.
رجوع به شاهنشاه شود.
شاه شاهان ابوا...
شاه شاهان ابوالفتح. [هَِ اَ بُل ْ ف َ] (اِخ) نام امیر و سرداری است در دوره ٔ تیموری به سیستان و زاولستان. (از سبک شناسی بهار ج 3 ص 194).
فرهنگ فارسی آزاد
شاهان شاه- شاهَنْشانه، شاهِ شاهان، مَلِک الْمُلُوک- شهنشاه (مأخوذ از فارسی می باشد)،
واژه پیشنهادی
آقامحمدخان، فتحعلیشاه، محمدشاه، ناصرالدینشاه، مظفرالدینشاه، محمدعلیشاه، احمدشاه
شاه شاهان
قاآن
معادل ابجد
537